توانایی خود را افزایش دهیم

فرهنگ و هنر
توانایی خود را افزایش دهیم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

• لطفا مطالب سایت را به صورت منظم پیگیری کنید
• ارائه پیشنهادات و نظرات شما باعث بهبود کیفیت ارائه مطالب خواهد شد

بعضی از مطالب آموزشی سایت توسط اینجانب نوشته نشده و صرفا جهت مطالعه دوستان از منابع دیگری جمع آوری شده است
چنانچه در مطالب موضوعی ملاحظه شد که از نظر علمی ، اعتقادی ، سیاسی ، مذهبی و ... دارای مشکل بود حتما در قسمت نظرات ذکر بفرمایید تا اصلاح گردد.
با تشکر
موفق باشید

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۱۲ ب.ظ

درس اول- آشنایی با سواد بصری

ارتباط بصری و کاربرد آن در هنر و زندگی روزمره
همه ما با دیدن سردر چراغانی شده خانه ای متوجه می شویم در آنجا محفل شادی برپاست و بالعکس، بیرق سیاه بالای در خانه ای دیگر به ما می گوید صاحبان آن منزل عزاداراند... این مثال از آن جهت آورده شد تا نشان دهد هر روز ما با دیدن تابلوها، تصاویر، علامت ها و نشانه های متفاوت، خودآگاه یا ناخودآگاه، اطلاعات و پیام های مختلفی را دریافت و درک می کنیم. فهمیدن معنای بعضی از این علامت ها، مثل دیدن چراغ قرمز راهنمایی، بسیار ساده است. اما شاید در بعضی از موارد ما قادر به درک مفهوم یک تصویر نباشیم. این احساس را ممکن است هنگام دیدن یک تابلوی نقاشی تجربه کرده باشید.

گاهی اوقات دیدن یک تصویر ما را خوشحال یا غمگین، مضطرب یا آرام می کند، اما اگر از ما بپرسند چه چیزی در آن تصویر وجود دارد که چنین احساسی را در ما ایجاد کرده، یا چه عاملی در آن تصویر وجود دارد که این چنین حس خوشایند یا ناخوشایندی را ایجاد می کند، نمی دانیم آن چیز چیست.

با این مقدمه مشخص می شود که تابلوها، نشانه ها، علامت ها و به طور کلی هر پدیده بصری که ما به آن تصویر می گوییم می توانند حاوی پیام یا معنایی باشند. به عبارت دیگر هر تصویر مانند یک جمله یا متن نوشتاری حاوی پیامی است که با دیدن آن می توانیم مفهومش را درک کنیم؛ همانگونه که با شنیدن یک جمله، خبری یا دستوری به ما می رسد، هر تصویر هم پیامی برای ما دارد.

باید توجه داشت که همانطور که کاربرد زبان تنها مختص به ادیبان و نویسندگان و شاعران نیست، کاربرد زبان تصویری هم به نقاشان و تصویرگران و سایر هنرمندان منحصر نمی شود. همه افراد، کمتر یا بیشتر، از آن استفاده می کنند و در زندگی روزمره خود با آن سر و کار دارند.

 

ارتباط کلامی و ارتباط تصویری
ما انسان ها از دو روش برای ارتباط برقرار کردن استفاده می کنیم، اول ارتباط کلامی (شامل حرف زدن، خواندن و نوشتن) و دوم ارتباط تصویری. کلام (زبان) مهمترین عامل ارتباطی ما با دیگران است. ما حرف زدن را در خانه فرا می گیریم و خواندن و نوشتن در مدرسه به ما آموزش داده می شود. برای برقراری ارتباط کلامی باید قواعد و اصولی مشخص به کار گرفته شود. برای اینکه یک جمله معنادار باشد هم باید هم از کلمات و هم از ساختار مناسب استفاده کرد. پشت سر هم چیدن تصادفی کلمات بی ربط هیچ وقت معنادار نیست.

اما در مورد ارتباط تصویری، اکثر افراد از آن به صورتی ناخودآگاه استفاده می کنند و از قواعد و اصول آن آگاه نیستند. می توان با قیاس با ارتباط کلامی به این نتیجه رسید که برای اینکه بتوانیم در ارتباطات تصویری از این سطح ابتدایی فراتر برویم و از آن بهتر و بیشتر استفاده کنیم، لازم است تا اصول و قواعد اولیه ارتباط بصری را بیاموزیم، همانگونه که دستور زبان را یاد گرفته ایم. این توانایی برای نقاش، عکاس یا گرافیست شدن ما نیست. بلکه ما را قادر می سازد عمق و میزان ارتباطمان را با محیط اطراف خود بیشتر کنیم.

 

دلیل اهمیت ارتباط تصویری و گسترش آن در دوران معاصر
حس بینایی قویترین حس ادراکی انسان ها است. ما برای دریافت اطلاعات درباره هر پدیده ای، مشتاق تر به دیدن تصویری از آن هستیم تا شنیدن یا خواندن درباره آن. زیرا تصویر هر شیء نزدیک ترین چیز به آن واقعیت است و به تجربه مستقیم ما شباهت دارد و یک تصویر می تواند با صرف انرژی نسبتا کم، بسیار سریع و آسان اطلاعات زیادی را به ما منتقل کند (به همین خاطر اکثر افراد دیدن تلویزیون را به خواندن روزنامه ترجیح می دهند).

پیش از ابداع زبان و بعدها خط، تصاویر تنها راه ارتباط میان انسانها بود. به تدریج زبان نقش مهمی در ارتباطات و گسترش تمدن بشری ایفاء کرد. با اختراع دستگاه چاپ این نقش باز هم بیشتر شد. اما در دوران معاصر و بعد از اختراع دوربین عکاسی و بعدها سینما و تلویزیون و رواج بیش از بیش تبلیغات، دوباره زبان تصویر اهمیت پیدا کرد و روز به روز کاربرد آن بیشتر شده است.

زمانی که دستگاه چاپ اختراع شد و کاربرد زبان نوشتاری هم فراگیر شد، متعاقب آن دو اتفاق مهم افتاد. اول تعداد باسوادان روز به روز بیشتر شدند و دوم به تدریج جای کلمات در جمله از نظر دستوری اهمیتی بیش از صرف کلمات به تنهایی پیدا کرد و دستور زبان شکل تکامل یافته تری به خود گرفت. در مورد ارتباط بصری هم همین اتفاق با رواج استفاده از دوربین عکاسی در قرن بیستم و پس از آن به بازار آمدن دوربین های دیجیتال افتاده است. امروز هر کسی با یک دوربین کوچک و نرم افزاری ساده توانایی خلق یک تصویر را دارد. کاری که در سال های دور تنها از عهده عده ای هنرمند و افراد خاص برمی آمد. بنابراین امروزه به جاست از اصول و قواعدی حرف بزنیم که به خلق و درک پیام های بصری کمک کند.

البته باید به یک نکته توجه داشت که در جهان حدود سه هزار زبان و گویش وجود دارد که اکثر آنها دارای قواعد و اصول نسبتا منضبط و منطقی هستند. در مقابل ارتباط تصویری به مراتب جهان شمول تر است و به همین نسبت قواعد و اصول آن انعطاف بیشتری دارد.

 

فراگیر بودن اصول و قواعد ارتباط بصری
ادراک بصری ما از محیط اطراف مان بستگی به عوامل مختلفی دارد. فیزیولوژی دستگاه بینایی و ماهیت کار سیستم بدن انسان تاثیر زیادی در ادراک ما از پدیده های بصری دارد. برای مثال دریافت و تفسیر ما از یک تصویر در حالت ساکن و نشسته با هنگامی که در حال حرکت هستیم متفاوت است. همچنین پیر یا جوان بودن، مرد یا زن بودن، بچه یا بزرگسال بودن هم می تواند در نحوه ادراک ما از تصاویر تاثیرگذار باشد.

برای مثال قاب عکسی را در خانه بیاد آورید که در کودکی چقدر بزرگ به نظر می رسید و در بزرگسالی از ابهت افتاد. علاوه بر اینها وضعیت روحی، خصوصیات فرهنگی و بعضی ضروریات محیط در ادراک ما موثر هستند. به عبارت دیگر نحوه نگرش ما به جهان در چگونگی آنچه می بینیم بی تاثیر نیست. در نهایت محیط زندگی ما تاثیر زیادی بر نحوه ادراک ما از تصاویر دارد. به عنوان مثال کسی که سال ها در کویر زندگی کرده، وقتی به منطقه ای کوهستانی می رود در ادراک تصاویر محیط خود تا مدتی ممکن است دچار سردرگمی شود. یا تصاویر قابل فهم برای اسکیموها با آنچه ما درک می کنیم بسیار متفاوت است.

اما علیرغم تمام این اختلافات ناشی از فیزیولوژی و فرهنگ و محیط که روی ادراک ما تاثیر می گذارد، اساس نحوه دریافت بصری در بین همه افراد تقریبا یکسان است و اغلب انسان ها دریافت تقریبا مشابهی در کلیات از تصاویر دارند. تقریبا همه افراد بر تعریف مفاهیمی مانند حرکت، ایستایی، تعادل و مانند اینها که کاربرد زیادی در ارتباط بصری دارد، اتفاق نظر دارند. قواعد و اصول سواد بصری براساس همین ادراک مشترک بین افراد مختلف تدوین شده است.

 

اساس و محتوی سواد بصری
هر تصویر شامل یک سری اجزاء و عناصر مختلف مانند نقطه، خط، شکل و رنگ است که درون یک قاب در کنار هم قرار گرفته اند. این عناصر و اجزاء درست مانند کلمات هستند که نحوه ترکیب کردن آنها با هم جمله ای معنادار را می سازد. پس برای بیان مفهومی بصری، باید هم با عناصر مختلف شکل دهنده تصویر آشنا شد و هم نحوه ترکیب آنها را با هم یاد گرفت. معنا و مفهوم یک تصویر از انتخاب عناصر مختلف و نحوه چیده شدن (کمپوزیسیون) این عناصر کنار هم به دست می آید.

تا پیش از اختراع دستگاه عکاسی، تصاویر و نقاشی ها، محیط خارج و واقعیت های عینی را بیشتر شبیه سازی می کردند. مثلا برای نمایش روحانیت در دنیای مسیحی، چهره مسیح نورانی تصویر می شد. یا چشم اندازی از چمنزاری سبز احساسی از آرامش را منتقل می کرد. البته هنرمند آن زمان از اصول ترکیب اجزاء و عناصر و به کارگیری مناسب رنگ آگاه بود. اما با پیدایش عکاسی، نقاشی و تصویرسازی به تدریج شکلی انتزاعی تر به خود گرفت. به گونه ای که به جای انتقال یک احساس یا پیام از طریق بازنمایی واقعیت، سعی شد تا از عناصر و اجزایی که می توانند همان احساس را در مخاطب ایجاد کنند استفاده شود. به عنوان مثال خطوطی آبی- فیروزه ای با انحنایی آرام و افقی که به موازات یکدیگر در یک تصویر قرار گرفته اند می تواند همان احساس آرامش و معنویت را به مخاطب منتقل کند. یا حتی به این نکته بیشتر اهمیت داده شود که در نمایش واقعیت می تواند دخل، تصرف و اغراق صورت بگیرد تا تاثیر پیام تصویر بیشتر شود. از آن زمان بود که مطالعه بر روی قواعد و اصول زبان تصویر رواج پیدا کرد.

مطلب مهم قابل ذکر این است که بسیاری از آثار هنری معاصر بر پایه همین قواعد و اصول خلق شده اند. بنابراین برای درک این آثار نمی توان تنها به نیروی کشف و شهود متکی بود، بلکه لازم است تا با شناخت مقولاتی مانند ترکیب بندی، عناصر پایه ای، شیوه های انتقال پیام و بعضی از فنون و تکنیک ها با این آثار روبرو شد و با آنها ارتباط برقرار کرد.

 

باید توجه داشت که در این درسنامه راه حلی ساده و جامع برای مسلط شدن به زبان تصویر ارائه نمی شود، بلکه طی مباحث مختلف به مخاطب کمک می شود تا با مقولات ذکر شده آشنا شود و پس از آن با تمرین و کاربرد این مفاهیم در زندگی خود، تسلط خود را بر این زبان افزایش دهد.


تمرین ۱: از میان مجلات، روزنامه ها و یا کتاب هایی که در اختیار دارید یک یا دو تصویر را که به نظر شما از نظر بصری دارای ارزش هستند، انتخاب کنید. به نظر شما چه عواملی در این تصاویر وجود داشته که باعث شده شما آنها را انتخاب کنید. موارد را یادداشت کنید و پس از اتمام این درسنامه آنها را مرور کنید.

تمرین ۲: با مرور مقدمه این درس، لیستی تهیه کنید که در آن ده مورد از کاربرد تصویر و نشانه های بصری در زندگی روزمره و اتفاقات دور و اطراف خود گنجانده شده باشد. به نظر شما هر کدام از این موارد چه پیامی را به شما می رساند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی