توانایی خود را افزایش دهیم

فرهنگ و هنر
توانایی خود را افزایش دهیم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

• لطفا مطالب سایت را به صورت منظم پیگیری کنید
• ارائه پیشنهادات و نظرات شما باعث بهبود کیفیت ارائه مطالب خواهد شد

بعضی از مطالب آموزشی سایت توسط اینجانب نوشته نشده و صرفا جهت مطالعه دوستان از منابع دیگری جمع آوری شده است
چنانچه در مطالب موضوعی ملاحظه شد که از نظر علمی ، اعتقادی ، سیاسی ، مذهبی و ... دارای مشکل بود حتما در قسمت نظرات ذکر بفرمایید تا اصلاح گردد.
با تشکر
موفق باشید

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
سه شنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۲۱ ب.ظ

درس ششم- چطور کتاب خود را بنویسید؟

اگر به فهرست آرزوهای قبل از مرگ مردم نگاهی بیندازید، نوشتن کتاب را در تعداد زیادی از آنها خواهید دید. این چیز خوبی است زیرا هر چه مردم بیشتری خواهان نوشتن کتاب باشند، دنیا صاحب ساکنین روشنفکرتری خواهد شد.

از قضا، تکنولوژی فرآیند نوشتن کتاب را آسان‌تر از هر زمان دیگری کرده است. با این حال «آسان‌تر از هر زمان دیگر» مساوی با «مطلقاً آسان» نیست. بنابراین نویسندگی را کار سهلی در نظر نگیرید.

به طور کلی ۶ گام برای نوشتن کتاب الکترونیکی وجود دارد. در اینجا به طور اجمالی به آنها می‌پردازم و در این درس و درس‌های بعدی، به تفصیل هر یک را باز خواهم کرد:

۱- یک موضوع انتخاب کنید. ترجیحاً موضوعی باشد که به آن وارد هستید و از آن هم بهتر، می‌تواند موضوعی باشد که عاشقش هستید. معمولاً کتاب‌های الکترونیکی موفق، آنهایی هستند که با تمرکز بر روی محتوا و در ارتباط تنگاتنگ با زمان نوشته می‌شوند.

۲- به جمع آوری منابع بپردازید. اطلاعات و تحقیقات کاملی را که برای نگارش فصل‌های مختلف کتاب لازم هستند گردآوری کرده و سپس شروع به نوشتن کنید.

۳- بستر مناسب برای نگارش را انتخاب کنید. توصیه ما به همه این است که از Microsoft Word استفاده کنند چرا که نه تنها برای نوشتن بلکه برای ویرایش و صفحه آرایی کتاب هم نرم افزاری کامل به شمار می‌آید. در صورتی که نخواستید از آن استفاده کنید، نرم افزارهای آزاد مختلفی وجود دارند که در درس‌های آینده به آن‌ها اشاره خواهم کرد.

۴- شروع به نوشتن کتاب کنید.

۵- به ساماندهی کتاب بپردازید. بایستی Bookmarkهای لازم را ایجاد کنید و شماره گذاری صفحات، فهرست مطالب، پاورقی‌ها و سایر موارد را سامان دهید تا کتاب شما مثل یک اثر حرفه‌ای مرتب و منظم شود و برخوردار از یک ایده طراحی واحد به نظر برسد.

۶- فرمت‌های پی دی اف و ‌ای پاب کتاب را تهیه کنید. این مورد را در درس‌های آخر دوره توضیح خواهیم داد.

اما این‌ها گام‌های کلی هستند. در این دوره به مسائل مختلف و جنبه‌های وسیع تهیه یک کتاب که شامل نگارش، ویرایش، تنظیم و انتشار آن است‪، پرداخته‌ام. بنابراین شما به خوبی می‌توانید قطعات پازل را کنار هم بچینید.

نکات عملی که بهتر است موقع نوشتن یک کتاب رعایت کنید
وقتی متقاعد شدید که نوشتن یک کتاب الکترونیکی ایده صحیحی است و موضوع مناسبی را هم انتخاب کردید، ممکن است بی‌درنگ شروع به نوشتن کنید. ولی بهتر است قبل از آن، یک مجموعه کارهای پشتیبانی را مد نظر قرار دهید. در اینجا به موارد و نکات عملی مهم در این زمینه می‌پردازم:

۱- یک نقشه ذهنی ترسیم کنید. این یکی از تکنیک‌های کارآمد در مبحث توفان ذهنی است. رسم نقشه ذهنی راهی است برای به خاطر سپردن ایده‌ها. موضوع اصلی را در مرکز یک صفحه کاغذ بنویسید و ایده‌های مرتبط با آن را روی شعاع‌های دور‌تر نسبت به مرکز یا شاخه‌های منشعب از آن یادداشت کنید. وسایل مختلفی برای ثبت نقشه ذهنی (Mind Map) وجود دارد. کاغذ و قلم برای برخی افراد به‌‌ همان اندازه مفید است که استفاده از اپلیکیشن‌های مدرن برای کاربران گجت‌های هوشمند. مهم راحت بودن شما است.

در مرحله ثبت نقشه ذهنی، نباید شاخه‌های مختلف را ویرایش کنید، بلکه فقط به ثبت آن‌ها می‌پردازید: یعنی ایده‌های اصلی، ایده‌های فرعی و موارد مرتبط با هر یک را یادداشت می‌کنید تا از روی لوح ذهنتان محو نشوند. با ثبت موارد مرتبط بر روی شاخه‌های مختلف، شما سر انجام قادر خواهید شد که مسیر درست را بیابید. ممکن است بسیاری از شاخه‌ها در آخر به بن بست برسند و یا اینکه با هم تلفیق گردند.

۲- از روی نقشه ذهنی، یک طرح کلی درست کنید. وقتی نقشه ذهنی تکمیل شد، یک طرح کلی از رئوس مطالب تهیه کنید. زیاد خودتان را مشغول آن نکنید. با استفاده از نقشه ذهنی به عنوان مرجع می‌توانید سر فصل‌های مهم را برگزینید و سپس به پوشش آنها بپردازید. این‌ها در ‌‌نهایت به فصل‌ها یا بخش‌های کتاب تبدیل خواهند شد. وقتی آنها را مکتوب کردید، باز آرایی و انتخاب ترتیبشان راحت‌تر می‌شود. در اصل، تهیه طرح کلی به کار شما سمت و سوی مشخصی می‌دهد.

۳- مقدمات یادداشت برداری دایمی را فراهم کنید. باید قادر باشید هر زمانی که ایده‌ای به سرتان می‌زند، آن را ثبت کنید. چه یک دفترچه کاغذی باشد، چه یک وسیله ضبط صدا؛ شما باید در شرایط مختلف (داخل مترو، تاکسی، در حال پیاده روی و...) قادر به ثبت ایده‌هایی باشید که ناگهان به ذهنتان می‌آیند و می‌توانند اثر مناسبی بر محتوای کتاب بگذارند.

اهمیت این مورد در آن است که ایده‌های خوب، همیشه موقعی که حاضر و آماده پشت رایانه نشسته‌اید تا تایپ کنید به ذهنتان نمی‌آیند. بنابراین دفترچه یادداشت یا ضبط صوت، می‌تواند در ساعات غیر رسمی نویسندگی، باعث نجات ایده‌های شما از گم شدن در لا به لای اتفاقات روزمره باشند. به این صورت، وقتی که پشت رایانه می‌نشینید تا تایپ کنید، ایده‌های ثبت شده در طول ساعات قبلی می‌توانند ستاره قطبی شما شوند.

۴مواردی را که باعث حواس پرتی موقع نوشتن می‌شوند، کنار بزنید. وقتی زمان روزانه برای نوشتن را تعیین کردید، کاری جز نوشتن انجام ندهید. فیسبوک و توییتر و اسکایپ و ایمیل را ببندید. پاسخ دادن به پیام‌ها و تعاملات اجتماعی بماند برای موقعی دیگر. خودتان بهتر می‌دانید که‌ گاه حضور در شبکه‌های اجتماعی، چطور وقت شما را مثل سیاه چاله می‌بلعد. فقط این‌ها نیست، هر مورد دیگری که موقع کار ممکن است مزاحم شما شود را محدود کنید. دور و بر خودتان را خلوت کرده و فضای فیزیکی را هم مناسب تمرکز بر روی کتاب کنید. هدف این است که ذهنتان را خلوت نگه دارید تا ایده‌ها روی کاغذ جاری شوند.

۵- از مایکروسافت ورد استفاده کنید. واقعیت این است که صنعت نشر، مثل میدان جنگ است.‌‌ همان طور که بهتر است در میدان جنگ از تانک استفاده کرد، در صنعت نشر هم اولویت با مایکروسافت ورد است. البته شما می‌توانید از نرم افزارهای ساده‌تری هم استفاده کنید ولی واقعیت این است که بیشتر افراد (در بخش ویراستاری، بازبینی، طراحی و...) از Word استفاده می‌کنند، بنابراین بهتر است با آنها هماهنگ باشید. دو نکته را از یاد نبرید: اول اینکه فایل‌ها را با پسوندdoc ذخیره کنید و نه docx تا افرادی که از نسخه‌های قدیمی‌تر Word استفاده می‌کنند هم به راحتی قادر به استفاده از فایل باشند؛ دوم اینکه کل کتاب را با استفاده از استایل‌های Word فرمت کنید. این باعث خواهد شد که در ادامه کار، گرفتن خروجی و تبدیل آن بسیار راحت‌تر شود.

۶- هر روز بنویسید. اگر از نویسندگانی که بالای ۱۰ کتاب نوشته‌اند بپرسید: «آیا اوایل فکر می‌کردید که از پس نوشتن این تعداد کتاب بر آیید؟» به شما خواهند گفت: «اگر کسی می‌گفت می‌توانم، حتماً پیش خودم فکر می‌کردم هذیان می‌گوید.» شما نمی‌توانید یک کار بزرگ را درسته انجام دهید، بلکه باید آن را بخش-بخش به سرانجام برسانید. بنابراین، اینکه هر روز مقداری از کار را پیش ببرید باعث خواهد شد بی‌آنکه فشار ذهنی و جسمی بر شما وارد آید، کتاب را به سر انجام برسانید. با خودتان قرار بگذارید که هر روز چیزی بنویسید، حتی اگر شده یک پاراگراف باشد. زیرا بالاخره روزی بیدار خواهید شد و می‌بینید که کتاب به پایان رسیده. ولی اگر برای فرا رسیدن موقع مناسب که همه مشغله‌ها کنار رفته‌اند صبر کنید، ممکن است هرگز نوشتن را شروع نکنید.

۷- ساعاتی را که صرف نوشتن می‌شود، در تقویم ثبت کنید. همیشه آمار ساعت‌هایی را که به نویسندگی کتابتان اختصاص می‌دهید نگه دارید. تنها راه برای اینکه بفهمید آیا پروژه درست پیش می‌رود همین است. بر اساس معیار «صفحات نوشته شده به ازای هر ساعت» می‌توانید پیشرفت کار را بررسی کنید و در ضمن، در انتها ببینید که آیا وقتی که صرف کرده‌اید ارزش‌اش را داشته یا خیر. شاید حتی بعد از مدتی، بر این اساس تشخیص دهید که دیگر نمی‌خواهید بنویسید! زیرا مدت زمانی که نویسندگی از کارهای دیگر شما می‌رباید، ارزش مادی مناسبی به زندگیتان نخواهد افزود.

البته کاربردهای هوشمندانه‌تری هم برای ایده ثبت در تقویم وجود دارد. یکی از آنها تشخیص این مورد است که شاید ساعت روزانه ثابتی که برای نوشتن انتخاب کرده‌اید، مناسب نیست. پس می‌توانید در روز‌های مختلف، ساعت‌های مختلفی را ثبت کنید و سپس بهره وری خود در هر ساعت را بسنجید و سر انجام بهترین بازه روزانه را کشف کنید.

۸- ذخیره کنید، ذخیره کنید و باز هم ذخیره کنید. موقع نوشتن، هر ۳ دقیقه یک بار متن را در Word یا برنامه پردازش متن دیگری که استفاده می‌کنید ذخیره کنید. پوشه مربوط به فایل‌های کتاب را به حساب ابری خود (دراپ باکس، اسکای درایو، گوگل درایو، یا غیره) وصل کرده و دائماً به اینترنت متصل باشید تا با هر بار ذخیره فایل در Word فایل‌ها با حساب ابری نیز همگامسازی شوند و جایشان امن باشد. با چنین روشی تا چندین نسخه قبلی فایل نیز در حافظه حساب ابری شما باقی می‌ماند و امکان بازیابی آنها را دارید. فایل‌ها را نه فقط بر روی کامپیو‌تر و حساب ابریتان، بلکه روی یک حساب ابری دوم ذخیره کنید. بد نیست آخر هر روز هم یک پشتیبان روی حافظه قابل حمل خود بگیرید، البته به صورت رمزنگاری شده و با امنیت کامل!

۹- در حال نوشتن، فرمت بندی نکنید. موقع نوشتن، روی محتوا و متن تمرکز کنید. اضافه کردن متن برجسته و ایتالیک، یا تیتر سازی و کارهایی از این دست را جزئی از فرآیند نوشتن در نظر نگیرید. این‌ها کارهای اضافه‌ای هستند که باید در زمان صفحه بندی و برای قابل خواندن کردن کتاب انجام داد، نه موارد اصلی در مرحله نوشتن کتاب. بنابراین یک متن ساده و با فرمت معمولی را باز کنید و بین هر پاراگراف یک خط خالی بگذارید و الی آخر، همین طور جلو بروید.

۱۰- موقع نوشتن، ویرایش متن را محدود کنید. بسیار مهم است که در مقابل این وسوسه بزرگ مقاومت کنید. ویرایش متن از نظر سبک و جمله بندی، ممکن است در ابتدا باعث شود که در هر قدم از نگارش، کتاب شما مثل یک برلیان تراش خورده به نظر برسد ولی این یک تقارن شوم است و باور کنید به مرور زمان باعث خواهد شد تا خود را یک نویسنده گیر کرده در باتلاق در نظر آورید.

مهم این است که هر چیزی را که باعث به هم خوردن نظم فکری شما موقع به نگارش در آوردن متن می‌شود، کنار بزنید. فرقی نمی‌کند آن یک مورد خارج از کار باشد، یا مربوط به کار. بنابراین نگران آراستگی محتوای به نگارش در آمده نباشید، فقط سعی کنید خط فکری خود و خط داستانی یا مفهومی کتاب را پیوسته ادامه دهید.

نویسندگان بزرگ، معمولاً وقتی شروع به نوشتن می‌کنند، تا چند ده صفحه بدون بازخوانی به جلو می‌روند. ایده آل شما این باشد که ۷۰ صفحه را بدون روخوانی صفحات قبلی به نگارش در آورید و در این مدت ذهنتان را در اتصال کامل با ایده‌هایی که باید به جملات تبدیل شوند نگه دارید. فرصت برای ویرایش، همیشه هست ولی وقتی خط فکری از دست رفت، بعید است بتوان به راحتی آن را بازیابی کرد.

۱۱- از یک نفر برای بازبینی متن استفاده کنید. بازبینی متن در روش نشر شخصی، بخش بسیار مهمی از فرآیند آماده سازی کتاب به حساب می‌آید. به عبارتی، بد‌ترین روش کاهش هزینه‌ها، حذف بازبین متن از فرآیند است. ویرایش و تصحیح متن کار مهمی است که کمک می‌کند ایرادات متن را قبل از انتشار، استخراج کنید. هدف این است: «تولید کتابی که به خوبی -یا بهتر از- کتاب‌های تولید شده به روش سنتی باشد.» بدون یک ویرایشگر با حوصله و زبان‌دان، این هدف حاصل نخواهد شد.

۱۲- یک طراح جلد استخدام کنید. دومین راه بد برای صرفه جویی در هزینه‌ها، طراحی غیر حرفه‌ای جلد است. مثل ویرایش متن، طراحی هم یک تخصص است که باید برای آن تجربه، تمرین و آموزش زیادی را پشت سر گذاشت. مردم جلد کتاب شما را با کتاب‌های دیگری که دیده‌اند یا می‌بینند مقایسه می‌کنند. در نشر دیجیتال قضیه پیچیده‌تر هم می‌شود. شما فقط چند ثانیه فرصت دارید تا افرادی را که جلد کتاب شما را می‌بینند، قانع به مطالعه خلاصه متن و توضیحات پیرامونی کنید. آنها کلیک نخواهند کرد مگر اینکه شما یک جلد مؤثر طراحی کرده باشید.

۱۳- همزمان با فرآیند نوشتن، بستر بازاریابی خود را بسازید. سخت‌ترین بخش در مسیر به موفقیت رساندن پروژه یک کتاب، بازاریابی آن است نه نوشتنش. البته اگر یک مؤلف قوی هستید و روابطی عالی با ناشرین دارید، برای شما جای نگرانی نیست. ولی در غیر این صورت، بهتر است از همین حالا شروع کنید به بستر سازی. در فیسبوک، توییتر و گوگل پلاس، حساب کاربری درست کرده و شروع کنید به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و جایگاه خود را در اینترنت تثبیت کنید. تبدیل شوید به یک آدم شناخته شده و همزمان با نوشتن کتاب، این بستر سازی را پیش ببرید تا با پایان گرفتن کار، خود را معلق میان زمین و زمان حس نکنید. حتی به فکر درست کردن یک وبلاگ برای خود یا کتابتان هم باشید.

بهتر است روزی ۲-۳ ساعت به نوشتن و ۱ ساعت به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت بپردازید و یادتان نرود که از این کار، هدفی والا‌تر از وقت گذرانی دارید. جامعه چیز جالبی است. پر است از مردمی که بیش از شما می‌دانند و بعضی از آنها مایل هستند آزادانه و به دور از خودخواهی، به دیگران کمک کنند. مردم ایده‌های مختلفی می‌دهند، در تعاملات اجتماعیشان با تعریف از کتاب شما برایتان به رایگان بازاریابی می‌کنند و اگر از آنها تقاضای همکاری کنید به پروژه خواهند پیوست. خیلی‌ها از کمک به یک نویسنده احساس افتخار و شهرت خواهند کرد و همه این‌ها، دست به دست هم داده شما را به فرجام کتاب نزدیک‌تر می‌کنند.

۱۴- ایبوک خود را تست کنید. وقتی متن کتاب نهایی شد، شما نیاز دارید نسخه دیجیتال آن را برای نشر آماده کنید. در دنیای ایده آل موقع تبدیل فرمت‌ها به یکدیگر هر صفحه، هر عکس، هر لینک و هر فونتی دقیق و بی‌اشکال منتقل خواهد شد. ولی ما در دنیای ایده آلی زندگی نمی‌کنیم! باگ‌ها و ایردات کوچکی که بروز می‌کنند،‌ گاه فرآیند تبدیل متن دیجیتال به فرمت‌های مختلف ایبوک را با چنین شوک‌ها، سرخوردگی‌ها و عصبانیت‌هایی همراه می‌کنند و برای اینکه این موارد در نسخه نهایی کتاب مشاهده نشوند، لازم است نسخه ایبوک علاوه بر بازبینی نهایی در نرم افزار Sigil بر روی پلتفرم‌های مهم و پر کاربرد هم بررسی شود که شامل این موارد می‌شود:

  • کامپیو‌تر: ویندوز و مکینتاش
  • تبلت و تلفن: اندروید و iOS با نمایشگرهایی در اندازه‌ها و نسبت‌های مختلف
  • ایبوک ریدرهای پر طرفدار مثل Kindle

هیچ وقت فرض را بر این نگذارید که فرآیند کار ۱۰۰ درصد دقیق است و حتماً تست نهایی را انجام دهید.

۱۵- هرگز تسلیم نشوید. دو مورد هست که تمام صاحبان کتاب‌های منتشر شده، در آن‌ها مشترک هستند: «اول اینکه، در برهه‌ای از کار می‌خواسته‌اند کل پروژه را کنار بگذارند و دوم اینکه، هرگز تسلیم نشده‌اند!» خوشبختانه، یا شاید به خاطر آنکه این کار یک حرفه بسیار سخت است، نویسندگی جزو کارهایی است که بهترین پاداش‌ها را هم دارد. درست در لحظه‌ای که حس می‌کنید دیگر نمی‌شود حتی یک کلمه تایپ کرد یا یک چرک نویس دیگر را بازخوانی کرد یا جواب منفی دیگری را شنید، باید به خاطر بیاورید که هر نویسنده‌ای این لحظات را پشت سر گذاشته و فقط نویسنده‌های موفق بوده‌اند که هرگز جا نزده‌اند!

در درس بعد می‌خواهیم از اهمیت داستان گویی برای شما بنویسیم. داستان گویی نه به معنای نوشتن کتاب داستان یا رمان، بلکه به معنای پردازش یک خط سیر جذاب برای کتابتان. حال آن کتاب می‌خواهد داستانی باشد یا علمی، درباره رموز موفقیت باشد یا درباره تاریخ، سرگرمی باشد یا زندگینامه. در تمام این موارد، فن داستان‌پردازی می‌تواند مخاطب را شیفته اثر شما کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۲۷

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی