توانایی خود را افزایش دهیم

فرهنگ و هنر
توانایی خود را افزایش دهیم

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

• لطفا مطالب سایت را به صورت منظم پیگیری کنید
• ارائه پیشنهادات و نظرات شما باعث بهبود کیفیت ارائه مطالب خواهد شد

بعضی از مطالب آموزشی سایت توسط اینجانب نوشته نشده و صرفا جهت مطالعه دوستان از منابع دیگری جمع آوری شده است
چنانچه در مطالب موضوعی ملاحظه شد که از نظر علمی ، اعتقادی ، سیاسی ، مذهبی و ... دارای مشکل بود حتما در قسمت نظرات ذکر بفرمایید تا اصلاح گردد.
با تشکر
موفق باشید

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۵ ب.ظ

درس دوم- سهام

سهام (Stock, Equity) سهمی از مالکیت در یک شرکت (Corporation) است. از سال ۲۰۱۰ به این سو٬ شرکت اکسون موبیل (Exxon Mobil Corporation) حدود پنج میلیارد سهم صادر کرده است. اگر شما پنجاه میلیون سهم داشته باشید٬ صاحب یک درصد از شرکت اکسون موبیل و یک درصد سود حاصله از آن هستید.

چرا شرکت ها سهام منتشر می کنند؟ دقیقا به همان دلیل که شرکت ها قرض می کنند: برای به دست آوردن سرمایه جهت سرمایه گذاری. همان طور که اوراق قرضه باعث می شوند شما در مقابل پولی که می پردازید، در آینده سودی به دست آورید٬ خرید سهام نیز موجب می شود شما در آینده انتظار سودی را بکشید.

اما میان اوراق قرضه و سهام تفاوتی جدی وجود دارد. وقتی شما اوراق قرضه می خرید٬ در زمانی مشخص مبلغی مشخص نصیب شما می شود. وقتی سهام می خرید چنین اطمینانی ندارید. سود سهامی (Earning Per Share) که نصیب شما  می شود بستگی به سود شرکت دارد و پیش بینی سود شرکت کار دشواری است.

به همین دلیل است که خریدن سهام از خریدن اوراق قرضه خطر بیشتری دارد. پس چرا مردم سهام می خرند؟ همچنان که پیشتر گفتیم٬ خطر بیشتر مترادف است با سود احتمالی بیشتر. مردم سهام می خرند چون احتمال سوددهی اش بیشتر است. هیچ چیز مجانی نیست.

از آنجا که داشتن سهام به معنای داشتن بخشی از مالکیت است٬ بنابراین سهام داران کنترل شرکت را در دست دارند. سهام داران هستند که هیات مدیره شرکت را انتخاب می کنند. هیات مدیره بر امور شرکت نظارت می کند و مدیر عامل را استخدام می کند.

در مقابل دارندگان اوراق قرضه کنترلی روی شرکت ندارند. اوراق قرضه در واقع قولی است که یک شرکت به خریدار اوراق قرضه اش می دهد٬ مبنی بر این که در آینده به او پولی پراخت خواهد کرد. 

یک پرسش خوب و درست این است که چرا یک شرکت تصمیم می گیرد از طریق اوراق قرضه پروژه هایش را تامین مالی کند یا از طریق سهام. چرا این میزارن اوراق قرضه فروخته می شود و این میزان سهام. قیمت یک سهام چه طور تعیین می شود. قیمت اوراق قرضه چه طور تعیین می شود و... .

این دوره به برخی از این سوالات پاسخ خواهد داد٬ هر چند که پاسخ مفصل تر به این سوال نیازمند این است که شما درس فایننس شرکت ها (Corporate Finance) را مطالعه کنید. فقط اشاره کنیم که انتخاب هر یک از این دو بستگی دارد به ساختار سرمایه شرکت، زمینه ای که در آن فعال است و افق استراتژیک شرکت.

 

نگاهی به تاریخ
فکر و ایده قرض و قرضه قدمتی طولانی دارد. الواح گلی به دست آمده از میان رودان (بین النهرین) قرض های با بهره را در خود ثبت کرده اند. نوشته های هندی متعلق به دو هزار سال قبل از میلاد نشان می دهد که مردم آن دیار با مفهوم بهره و ربا آشنا بوده اند. این مفهوم در یونان باستان نیز مفهومی آشنا و جا افتاده بوده است.

ارسطو در نوشته ای درباره ربا و بهره چنین می گوید:«نفرت انگیزترین نوع ثروت اندوزی رباخواری است که در آن از خود پول ثروت به دست می آید و نه از مورد طبیعی استفاده آن. در حالی که پول برای مبادله پدید آمده است و نه برای این که از آن بهره گرفته شود. واژه بهره (به یونانی Tokos) که به معنی زاده شدن پول از پول است٬ از آن رو درباره زایش پول از پول استفاده می شود٬ چرا که فرزندان به پدران خود می مانند. از میان همه انواع گرودآوری ثروت این از همه غیرطبیعی تر است.»

ارسطو معتقد بود که پول نازا است و بنابراین بهره و ربا امری نامشروع است. البته سخنان ارسطو درباره اقتصاد را چندان نباید جدی گرفت٬ چرا که او درباره اقتصاد معتقد است: «تدبیر منزل بیش از تحصیل اشیای بی جان، به افراد و بیش از فضیلت و برتری اشیا که ثروت نامیده می شود، به فضیلت انسان و بیش از اهمیت بردگان، به اهمیت افراد آزاد توجه می کند.»

تقریبا در تمامی تمدن های باستانی گرفتن بهره از پول متداول بوده. اسناد قدیمی حتی میزان بهره را هم ذکر می کنند. عهد عتیق به شدت با بهره و ربا مخالفت می کند. واژه ای که عمدتا در عهد عتیق برای بهره به کار رفته است به معنی گاز گرفتن است که احتمالا به سختی و فشاری که گیرنده وام متحمل می شود اشاره دارد.

به نظر می رسد در ابتدا این ممنوعیت تنها به دادن وام با بهره به فقرا اشاره داشته است٬ اما بعدا به همه تعمیم داده شده است. البته این ممنوعیت فقط در میان جامعه مومنان (یهودیان) برقرار بوده است: «به یک غریبه می توانی وام با بهره بدهی٬ اما به برادرت نمی باید وام با بهره بدهی.» (سفر خروج)

 

بازار سهام در رم باستان
درباره نقطه پیدایش بازار سهام اختلاف است. مطالعه جالبی در این باره نقطه پیدایش این بازار را تا رم باستان به عقب می برد. اولریک مالمندیر در مقاله اش به شرکت های عمومی یا  سوسیتاس پوبلیکانوروم (Societas Publicanorum) اشاره می کند.

این جامعه محصول جمهوری رم (Roman Republic) بود (۱). در آن زمان در جمهوری رم خدمات عمومی (Public Service) به صورت قرارداد به بخش خصوصی داده می شد. به این پیمانکاران خصوصی سوسیته پبلیکانوروم یا صاحبان اجاره بلند مدت حکومتی (Government Leaseholder) گفته می شد.

پوبلیکان ها در سه عرصه فعالیت می کردند:

۱- فراهم کردن کالا و خدمات برای عموم

۲- استفاده از مکان های عمومی

۳- جمع آوری مالیات

شراکت رمی معنایی متفاوت از شراکت مدرن داشت. شرکا نمی توانستند مسئولیت محدود داشته باشند. شرکت و شراکت نمی توانست پس از مرگ یکی از شرکا ادامه پیدا کند، در صورتی که یکی از شرکا خودش را از شراکت بیرون می کشید٬ باقی شرکا نمی توانستند ادامه دهند. در صورتی که دعوایی قانونی میان شرکا پیش می آمد٬ موضوع شراکت ملغی می شد.

به یک معنا شرکت به خودی خود عرصه عمل محدودی داشت. این ساختار مشکلی پیش می آورد. اجاره بلند مدت حکومتی نیازمند آن بود که شرکت بتواند افق بلند مدت داشته باشد و در بلند مدت وجود داشته باشد. این جا بود که رمی ها برای آسان کردن کار تغییراتی در قانون مالکیت و شراکتشان پدید آوردند.

این سرآغاز تفاوت معنادار میان شرکت عمومی و شرکت ساده (Simple Societas) بود. اولریک مالمندر از چهار تفاوت عمده میان این دو نوع شرکت نام می برد:

۱- نمایندگی: در این نوع جدید از شرکت یک نفر می توانست به نمایندگی از شرکت قرارداد ببندد. این در واقع سرآغاز پیدایش جایگاه مدیر عامل در شرکت های عمومی بود.

۲- تداوم و ثبات: دیدیم که در مدل قدیمی شرکت٬ پس از خروج یکی از شرکا٬ امکان تداوم نداشت. نوع جدید، امکان این تداوم و ثبات را فراهم می آورد. در واقع در این نوع جدید شرکت موجودیتی مستقل از شرکا داشت.

۳- سرمایه خارجی: در نوع جدید شرکت، افرادی به جز شرکا می توانستند سهام شرکت را بخرند بدون اینکه به یک شریک تبدیل شوند و در برابر اعمال شرکت مسئولیتی داشته باشند. این گامی مهم به سمت پیدایش شرکت های عمومی کنونی بود که در آن سهامداران با خرید سهام در برابر اعمال شرکت مسئولیت قضایی پیدا نمی کنند.

این سهام در آن زمان در بازار رم خرید و فروش می شد و قیمتش بالا و پایین نیز می شد. سیسرو (۲) در آثارش از شرکت هایی نام می برد که سهامشان قیمت خیلی بالایی داشت.

۴. حقوق و تکالیف: ساختار جدید قانونی به شرکت هویت بیشتری می بخشید و حقوق و مسئولیت هایی را برای خود شرکت و نه فقط شرکا لحاظ می کرد. شرکت می توانست به نام خود به محاکم قضایی شکایت کند یا به نام خود اموالی منقول و غیرمنقول داشته باشد.

این ساختار جدید قانونی باعث شد که این شرکت ها بتوانند دسترسی بیشتری به سرمایه داشته باشند. چنان که سیسرو ذکر می کند٬ داشتن سهام سوسیتاس پوبلیکانوروم در جمهوری رم امری عادی بود و مردم به شکل گسترده ای سهام این شرکت ها را در اختیار داشتند.

با سقوط جمهوری رم و جایگزینی آن با حکومت فردی امپراطور این شرکت ها از بین رفتند و فراموش شدند. دلیل سقوط این شرکت ها این بود که در حکومت فردی٬ امپراطور حکومت می کوشید قدرت را در دستان خود متمرکز کند و تمایلی به واگذار کردن خدمات عمومی به شرکت های عمومی با تعداد زیادی سهامدار نداشت. وقتی موضوعیت وجود این شرکت ها از بین رفت٬ خود این شرکت ها نیز در میان کتاب های تاریخ به فراموشی سپرده شدند.


(۱)- جمهوری روم (به لاتین: Res publica Romana)، (به یونانی: Ρωμαϊκή Δημοκρατία) حکومتی شبه دموکراتیک و مبتنی بر آریستوکراسی بود که در سده ششم پیش از میلاد در شهر رم بنیان نهاده شد و حدود ۵۰۰ سال به حکومت خود ادامه داد. این حکومت در اوج قدرت خود بر جنوب و غرب اروپا، شبه جزیره بالکان، شمال آفریقا، آسیای صغیر و آسیای غربی حکومت می کرد. امپراتوری روم در دوران ژولیوس سزار به اوج قدرت و گستردگی خود رسید، و با سزار هم بود که نابود شد. جمهوری رم به دست آگوستوس فرزندخوانده سزار بود که به پایان خود رسید و عصر امپراطورهای رم آغاز شد.

(۲)- سیسرو (زاده ۱۰۶-درگذشته ۴۳ پیش از میلاد) خطیب معروف رومی بود. مارکوس تولیوس سیسرو خطیب، سیاست مدار و نویسنده رومی، متولد ۱۰۶ قبل از میلاد در «آرپی نوم» و مقتول در «فورمیا» به تاریخ ۴۳ قبل از میلاد بود. وی در آغاز جوانی ضمن سرودن شعر و ترجمه آثار یونانی، به آموختن فنون نظامی پرداخت و از هفده سالگی در جنگ ها شرکت جست و بعدها به مدت دو سال به سیاحت در مشرق زمین گذراند و در این سفر، فلسفه و علوم ادبی را از دانشمندان زمان فرا گرفت و در سال ۷۷ قبل از میلاد به رم بازگشت. از سال ۶۳ قبل از میلاد وارد صحنه سیاست شد و به مقام کنسولی دست یافت. خطابه های وی در مدح و ذم اشخاص معروف هستند و قیصر ژولیوس چون نتوانست وی را تطمیع و با خود همراه سازد، با او به دشمنی برخاست و مجبور به ترک وطن نمود و پس آنگاه در سال ۴۳ قبل از میلاد جان بر سر سیاست نهاد و کشته شد. سیسرو علاوه بر خطابه های بلیغ، کتاب های بسیار در معانی و بیان، فلسفه و جوامع نوشته است که اکثرا ملهم از متفکران یونانی است. نوشته های سیسرو در فصاحت و شیوایی از سرمایه های بزرگ ادبی جهان به شمار می رود. در سال های آخر زندگی، به عنوان واسطه بین ادبیات و آثار مکتوب یونانی از یک سو و جامعه رومی از سوی دیگر عمل نمود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی