درس اول- مروری بر نشر سنتی
به دوره «اصول نشر دیجیتال» خوش آمدید. هر چند سالها از ظهور این روش نشر میگذرد، ولی در چند سال اخیر شاهد روی آوردن تعداد زیادی از ناشران بین المللی به آن هستیم و این را باید مدیون ظهور کتابخوانها، تبلتها و تلفنهای هوشمند به عنوان ابزارهای فراگیر مطالعه بین مردمان -به خصوص جوانان- این عصر دانست.
در حقیقت تغییر به سمت نشر دیجیتال را باید شروع یک دگردیسی عظیم دانست که میرود تا صنعت چاپ و نشر کاغذی را چه در بخش نشر کتاب و چه در بخش نشر روزنامه، هفته نامه، ماهنامه وگاه نامه حاشیه نشین کند.
عصر دیجیتال و ابزارهای مدرنی مانند تبلت و تلفن هوشمند حتی باعث شدهاند صنعت نشر از حالت یک انباشت در آمده و شکل یک جریان سیال را به خود بگیرد. آخرین گواه این مورد، انتشار کتاب توسط برخی نویسندگان به شکل فصل به فصل است. آنها کتابهای خود را در فروشگاههایی مثل آمازون، پس از نگارش و ویرایش هر فصل، بیدرنگ با مخاطبان خود به اشتراک میگذارند.
در کنار این مورد، شرکتهای بزرگ بین المللی مانند اپل، با نرم افزارهایی مانند iBook TextBooks یاiBook Author به نویسندگان کمک میکنند تا هر کتاب را شخصا و با سلیقه خود طراحی و تولید کنند. حتی میتوان کتب درسی را به صورت تعاملی و با تصاویر متحرک و اطلاعات افزوده ساخت و به این شکل بخش آموزش را به شکلی مدرن و چالاک در آورد.
با توجه به این موارد، گمان میرود نشر دیجیتال بتواند تاثیری شگرف بر آینده بشر از دید انتقال دانش در قالب محتواهای متنی و تصویری بگذارد. در اصل کتابها و روزنامهها تا جایی که چشم آینده نگر بشر کار میکند، با او همراه خواهند بود ولی به جای آنکه بر روی صفحات کاغذی -این لوحهای قدیمی- ثبت شوند، بر روی لوحهای رایج امروزی یعنی تبلت و تلفن هوشمند ارائه میگردند.
در این دوره آموزشی قصد ما بر آن است تا اصول فنی و حرفهای نشر دیجیتال را با تمرکز بر تولید کتاب و ملزومات آن، آشنایی با انواع فرمتها برای نشر و نحوه تهیه هر یک، به صورت گام به گام به شما آموزش دهیم. چنانچه خود را مایل به گذاشتن اثری هر چند کوچک بر زندگی دیگران میدانید، با این دوره آموزشی همراه شوید.
علاوه بر نکات فنی، سعی داریم دیدی نسبتا باز به افرادی بدهیم که خود را مستعد یا علاقمند به تألیف کتاب میدانند. چنین افرادی گاه به دلیل عدم آشنایی با اصول، انگیزهها، روشها و نیازهای حیطه نگارش و تألیف، از ورود به آن پرهیز میکنند حال آنکه با زمینه سازی مناسب میتوانند گام به گام تا لحظه دلچسب انتشار یک کتاب پیش بروند.
تکامل نشر
در این فصل به ساز و کار نشر سنتی میپردازیم. در دوران قدیم، ثروتمندانِ دارای قدرت افرادی را استخدام میکردند تا نسخههای کتب را با دست، بازنویسی و تکثیر کنند. حتی دسترسی به کتابهای چاپی نیز محدود و به صورت غیر دمکراتیک بود. برای مثال عده اندکی توانستهاند کتاب کلز (کتابی قدیمی شامل چهار انجیل از عهد جدید به زبان لاتین) را بخوانند زیرا فقط یک نسخه از آن وجود دارد. از آن زمان تا کنون، تکنولوژی نشر، سه گام مهم به جلو برداشته است:
گام اول نشر؛ دستگاه چاپ: در سال ۱۴۴۰ میلادی یوهان گوتنبرگ دستگاه چاپ را ساخت و تعداد بیشتری از مردم توانستند کتابهای مهمی مثل انجیل را بخوانند. این دوره شامل زمانی است که دستگاه چاپ چوبی میتوانست ۴۰ صفحه در روز را چاپ کند. تا زمانی که عصر رنسانس فرا رسید و این عدد به ۳۶۰۰ صفحه در روز بالغ شد. این پیشرفتها باعث شد جنبشی در سطح سواد و خبر رسانی آن دوره به وجود بیاید.
گام دوم نشر؛ نشر رومیزی: سه شرکت اپل، آلدوس و ادوبی با کامپیوتر مکینتاش، پرینتر لیزری و برنامهPageMaker مردم را قادر به چاپ نشریات، روزنامهها و کتابها کردند. تا قبل از فرا رسیدن دوران نشر رومیزی، بهترین راه برای نویسندگان این بود که از یک دستگاه تایپ و یک دستگاه فتوکپی استفاده کنند. ولی ظهور کامپیوترهایی با رابط کاربری گرافیکی و نیز پرینترهای خانگی، کار را بسیار آسانتر کرد.
گام سوم نشر؛ نشر دیجیتال: آمازون، اپل و بارنز-اند-نوبلز نویسندگان را قادر کردند که کتابهای خود را به صورت الکترونیکی ساخته و به فروش بگذارند و در صورت تقاضای مشتریان، نسخههای چاپی آنها را نیز تهیه نمایند. در عصر و زمانهای که ما در آن هستیم، هر کسی با یک کامپیوتر، تلفن یا تبلت میتواند این کتابها را بخواند. در نتیجه، یک تغییر بسیار مهم به وجود آمده است؛ اتکای تولیدکنندگان محتواهای متنی بر ناشران بزرگ، کمتر و کمتر شده.
نشر سنتی تاریخچهای از مقاومت در برابر تغییر را دارد. زمانی که رابرت دی گراف کتابهای جلد کاغذی ۲۵ سنتی را در بازار نیویورک به فروش گذاشت (سال ۱۹۳۹) ناشران ایده او را به تمسخر گرفتند. یکی از ناشران با کنایه فروش کتابهای او را پذیرفت با این جمله که: «ما احساس میکنیم باید به این ایده شانسی بدهیم تا معلوم شود که جواب نمیدهد.»
در آن زمان مردم بیش از ۱۰ برابر این مبلغ را برای کتابهایی با جلد سخت پرداخت میکردند. اما کتابهای دی گراف باید در حجم بالایی فروش میرفتند تا هزینهها کاهش یابد و از این رو، امکان اتکا به ۵۰۰ کتاب فروشی موجود در امریکای آن روزگار وجود نداشت. بنابراین او از توزیع کنندگان مجلات خواست تا به روزنامه فروشیها، داروخانهها و ایستگاههای پر رفت و آمد بروند و کتابهای او را توزیع کنند. این یک گام در راه دور شدن از نشر سنتی بود.
آیا الگوی تاریخ را مشاهده میکنید؟ برای مخاطبین و نویسندگان، دمکراتیزه کردن انتشار نوشتهها همیشه خبر خوبی بوده و برای ناشران سنتی، معمولاً خبری بد به شمار میرفته است.
در زمان ما و با نشر دیجیتال، مخاطبین با قیمتهای کمتر، کتابهای بیشتری را به دست میآورند و از امکان خرید سریع و همگام سازی کتابها در دستگاههای مختلف خود برخوردار میشوند و میتوانند صدها و بلکه هزاران کتاب را تنها در یک تبلت یا کتابخوان حمل کنند. نویسندگان نیز امکان کنترل و نظارت بهتر بر آثار خود را پیدا میکنند و دیگر نیازی نیست برای چاپ یا انتشار کتاب خود، پیشانیشان را جلوی ناشران بر خاک فرو آورند و ماهها برای نشستن کتابهایشان بر پیشخوان کتاب فروشیها صبر کنند.
واقعیت نشر سنتی
نوشتن یا ترجمه یک کتاب که بخش تولید محتوا است به کنار، در دوران نشر سنتی یعنی زمانی که فقط انتشار کتاب از طریق بنگاههای نشر چاپی میسر بود، وقت و انرژی و روحیه زیادی از صاحب کتاب تلف میشد به طوری که به راستی خستگی تولید محتوا بر تن او میماند. حتی آمدن دستگاههای چاپ دیجیتال کتاب در تعداد انبوه هم نتوانست فرآیند فرساینده چاپ را به کلی خوشایند کند.
در چاپ سنتی شما با افرادی از جمله کارگزار (که کمک میکند تا صاحب محتوا، اثر خود را به ویراستاران معرفی کرده و طرح پیشنهادی کتابش را ارائه کند)، ویراستار متن (که به ویرایش متن و رفع ایرادات آن، و نیز بررسی صحت اطلاعات ارائه شده در کتاب میپردازد)، دستیار ویراستار (که اطمینان حاصل میکند دهها مورد جزئی در کتاب رعایت شود)، ویراستار چاپ (که اصلاحات ساختاری لازم مربوط به صحت اطلاعات، درستی جایگذاری علامات نوشتاری، و غیره را بررسی میکند)، و ناشر (که مسئول کلی آماده سازی، چاپ، بازاریابی، توزیع و فروش کتاب است) روبرو هستید. این تازه گذشته از نیاز به طراحی جلد، صفحه بندی، لیتوگرافی و صحافی کتاب است.
فرآیند نشر سنتی: آنچه شما فکر میکنید
هر صاحب اثری در دنیای کتاب که تجربه چندانی ندارد و اولین اثر خود را میخواهد روانه بازار کند، تصوری ایده آل از شرایط کار دارد. ابتدا به این تصورات میپردازیم و سپس به آنچه که در دنیای واقعی رخ میدهد.
یک مؤلف یا مترجم با خود تصور میکند:
۱- من یک شناسنامه از اثر تهیه کرده و برای ۱۰ ناشر که در ژانر مرتبط فعالیت میکنند ارسال میکنم.
۲- خوشبختانه، فردی که تقاضای مرا دریافت کرده از دنده چپ بیدار نشده و غذای سنگین هم نخورده است. بنابراین به پتانسیل بالای کتاب من برای فروش عالی و چاپهای مجدد پی میبرد و به من خبر میدهد که حق انتشار کتابم را خواهد خرید. حتی ممکن است به من زنگ بزند و التماس کند که افتخار دیدار با او را بدهم.
۳- در یک هفته با ناشر یا نماینده او برای چاپ کتاب به توافق رسیده و بنا به خواست او -که به اعجاز قلم من پی برده- نگارش کتاب بعدی را آغاز میکنم.
۴- همزمان ناشر مرا به یک ویراستار معتبر و حرفهای معرفی میکند که کاملاً با اهداف من از نگارش کتاب و سبک نویسندگیام همسو است. (در یک جمله: من و ویراستارم یک روح هستیم در دو بدن.) همزمان نسخه نهایی قرارداد به دست من میرسد و به طور کامل مفاد آن را مناسب امضا مییابم.
۵- با تمام توان کار نهایی سازی کتاب را آغاز میکنم. سود مالی کتاب که در چشم انداز نزدیکی قرار دارد مرا بر آن میدارد تا با تمام قوا و بدون نگرانی از بابت نداشتن درآمد در حین نهایی سازی کتاب، به کار شبانه روزی روی آن بپردازم. زیرا یک پیشرفت بزرگ همیشه میتواند آدم را جلو بیندازد.
۶- چند هفته بعد متن را به ویراستار میدهم و او لیوان آبی را که در دست دارد زمین گذاشته و مشغول کار روی کتابم میشود. برای اولین بار در دوره کاریاش، او فقط چند تغییر جزئی در متن، چند پیشنهاد معدود و فقط چند نگرانی مهم دارد که آنها را ظرف دو هفته برای من میفرستد.
۷- من موارد مورد نظر ویراستار و احیاناً تغییراتی را که در این دو هفته به نظرم آمده اِعمال میکنم و کتاب را مجدداً برای ویراستار متن میفرستم. او متن را برای یک دستیار ویراستار میفرستد و او نیز آن را برای ویراستار چاپ که در نهایت فقط ۵ تغییر در واژگان را ضروری میبیند.
۸- یک گرافیست، طرحهای رو و پشت جلد را آماده میکند و برای من میفرستد تا یکی را از آن میان انتخاب کنم.
۹- بخش چاپ در انتشاراتی که با آن کار میکنم، کتاب را در همان بار اول آماده نشر تشخیص داده و دیگر نیازی به بازنویسی و دستکاری آن وجود ندارد.
۱۰- چند هفته یا نهایتا ۳ ماه بعد، کتاب منتشر میشود. روزنامهها و مطبوعات، وبلاگنویسان و مخاطبین، و البته منتقدان هیچ مشکلی با متن من ندارند و همه زبان به تحسین میگشایند. درخواستهای پیاپی برای شرکت در جلسات نقد کتاب و نیز جلسات گفتمان آنلاین به سمت من روانه میشود و دیگر وقت سر خاراندن هم ندارم.
۱۱- من یک فرد معروفم. چرا اصغر فرهادی زودتر برای ساخت فیلم از روی کتابم با من تماس نمیگیرد؟
بسیار خوب. چند دقیقه استراحت کنید. اگر دلتان خواست در دل به این ۱۱ بند بخندید و سپس مطالعه این درس را ادامه دهید.
فرآیند نشر سنتی: آنچه در عمل اتفاق میافتد
باور کنید شاید انتشار کتاب برای نجف دریا بندری، داریوش آشوری، عباس میلانی و... کار آسانی باشد ولی برای شما چنین نخواهد بود. یک روال عادی برای مترجم یا نویسندهای تازه کار عبارت است از:
۱- چندین ماه باید درب بنگاههای انتشاراتی مختلف را بکوبید و گاهی به درخواست شما حتی پاسخ رد هم داده نخواهد شد. دلیلش این نیست که نمیخواهند شما را از نظرات خود آگاه کنند، بلکه به شدت مشغول انجام کارهای مربوط به نویسندگان همکار فعلیشان هستند یا اینکه در حال سر و کله زدن با بخش چاپ و نشر وزارت ارشادند و از این رو وقتی برای شمای تازه وارد ندارند.
۲- بیایید فرض کنیم که یک ناشر، چاپ و نشر کتاب شما را بپذیرد بیآنکه از خود شما بخواهد سرمایه چاپ آن را تقبل کنید. بعد هم فرض میکنیم که یک ویراستار برای متن خود یافتید. حداقل چند هفته مذاکره برای عقد قرارداد در پیش رو دارید و اگر اوضاع خیلی خوب پیش برود، ناشر ۱۰ درصد از قیمت پشت جلد را برای شما کنار خواهد گذاشت که این رقم فقط مربوط به تیراژ اول است. در چاپ دوم و سوم و... این رقم به ۸ درصد و کمتر کاهش مییابد و از جایی به بعد بر روی ۳ یا ۴ درصد ثابت خواهد ماند. البته بهتر است رویاپردازی نکنید. قدم اول نشر کتاب است، چاپهای دوم و سوم که دیگر بماند.
۳- اگر کتابتان به طور کامل نوشته شده باشد که هیچ و گرنه، چندین ماه دیگر صرف تکمیل آن خواهد شد و شما باید به خوبی بدانید که حفظ نظم و انضباط در فرآیند نوشتن یک کتاب، سختترین کار ممکن است.
۴- ویراستار ۲ یا ۳ ماه زمان صرف خواندن متن اولیه میکند و بعد تغییراتی اساسی را در آن خواستار میشود. شما حداقل یک ماه نیاز دارید تا آنها را انجام دهید.
۵- در پایان، نرم افزار مایکروسافت ورد نشان میدهد که متن هیچ ایرادی ندارد ولی ویراستار چاپ، هزاران ایراد در علامت گذاری کتاب مییابد. شما حتی نمیدانستید که «نقطه ویرگول» چیست، چه رسد به اینکه کاربرد آن در ۲۰۰ جای مختلف متن را که ویراستار چاپ اضافه کرده، متوجه شوید.
۶- تمام طرحهای رو و پشت جلدی که گرافیست آماده کرده، از صمیم قلب مورد نفرت شما هستند، ولی ویراستار میگوید که اگر خواهان چاپ به موقع کتاب هستید، باید با یکی از آنها موافقت کنید.
۷- بعد از ماهها نوشتن و بازنویسی و تصحیح، زمانی که فکر میکردید کتاب آماده نشر است، مسئول چاپ کتاب به شما میگوید که باید جملات خاصی را تغییر دهید زیرا توهین به قشر، مذهب یا دین خاصی به شمار میرود.
۸- سرانجام بعد از ماهها گوش کردن به افرادی که میگفتند «تو میتوانی یک کتاب بنویسی» آن کتاب در پیشخوان کتاب فروشیها قرار میگیرد. ولی ناشر به شما خبر میدهد که دست بر قضا، همان هفته کتاب «زندگی نامه لیونل مسی» بیرون آمده و همه جا صحبت از خرید و دست به دست شدن آن است. در نتیجه فروش کتاب شما چنگی به دل نمیزند و از این رو باید مدتها صبر کنید تا حق تألیف (۱۰ درصد قیمت پشت جلد) به دستتان برسد.
۹- سرانجام بعد از این همه صرف وقت و تلاش خالصانه برای ارائه اثرتان، متوجه دو حقیقت محض میشوید:
- شما تنها فردی هستید که مسئول فروش رفتن یا فروش نرفتن کتاب است.
- ناشران و تبلیغاتچیها تنها میتوانند به بالا رفتن فروش کتابهایی کمک کنند که از ابتدا فروش خوبی داشتهاند.
فرآیند رسمی چاپ و نشر در ایران
۱- بررسی مقدماتی اثر توسط ناشر
- بررسی قابلیتها و کیفیت کتاب
- بررسی کتاب از نظر ویراستاری
- بررسی کتاب توسط متخصص رشتهای که اثر در رابطه با آن نوشته شده (در صورت تمایل نویسنده)
- توجیه نویسنده از نظر عرضه و فروش کتاب مورد نظر در بازار
۲- شرایط اثر جهت عقد قرارداد
- اثر باید تایپ و صفحه آرایی شده و دارای طرح جلد باشد.
- برخی آثار به تناسب محتوا باید دارای مشخصات یک اثر علمی باشند نظیر: داشتن مقدمه و هدف از تدوین آن، منابع و مأخذ، شیوه صحیح و علمی ذکر مأخذ و...
۳- در صورت توافق، عقد قرارداد با نویسنده صورت گرفته و اثر دریافت میشود.
۴- اختصاص شماره شابک به اثر توسط ناشر و اخذ فیپا یا فهرست نویسی پیش از انتشار از کتابخانه ملی ایران (بین ۱۰ تا ۳۰ روز زمان نیاز دارد)
۵- گرفتن مجوز انتشار از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان (بین ۱۵ تا ۲۰ روز زمان نیاز دارد.)
۶- لیتوگرافی (تهیه نگاتیو و زینک چاپ)، خرید کاغذ و چاپ اثر. (با توجه به شرایط زمان چاپ، بین ۱۵ تا ۲۰ روز زمان نیاز دارد.)
۷- تحویل اثر چاپ شده به نویسنده
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.